پسر مامان تولدت مبارک
پسرگلم دیروز تولدت بود....چقدر ناز شده بودی خدا می دونه!!!!!آخه پسرکم دیروز یه بلوز مردونه آبی با یه شلوار سرمه ای وکراوات باراههای مشکی پوشیده بودی خلاصه حسابی جیگر شده بودی...حدودا" 40 نفر مهمون داشتیم.شام وکیک ومیوه پذیرایی بود راستی شاسی واسه تولدت هم که بابایی زحمتشو کشیده بود به مهمونا دادیم..اینم از کارایی که به مهمونا دادیم
عشق مامان کیک تولدت هم که دوست بابایی زحمتشو کشیده بود عکس تویتی روش بود
چقدر خوشحال بودی از اینکه بچه ها اطرافت جمع بودند وباهاشون حسابی گرم گرفته بودی وهمه محو ماشین بازی وتوپ بازیت بودند.
راستی کادو تولدت بیشتر پول نقد بود مامان جون بابایی پلاک و دایی جون که یه عروسک BEAR با یه دونه ماشین به قول برادر زادم KUهدیه دادند با یک جفت پوتین زمستونی هدیه خودم بود
راستی عزیزکم دیروز حسابی مبهوتم کردی وکم کم دارم به این نتیجه می رسم که داری مردی میشه واسه خودت هزار ماشاالله...دیروز که قرار بود غذا رو مامان جونت آماده کنه باید ما هم می رفتیم کمکش..حدود ساعت 11 با هم رفتیم خونشون...جلوی در خونشون که رسیدم خواستم ببینم که خونشونو می شناسی یا نه بخاطر همین در خونه رو رد کردم که برم دیدم نه بابا پسملی من از اون زرنگاست هزار ماشاالله..خودتو از بغلم می انداختی پایین ودستتو دراز کرده بودی به سمت در وهی داد میزدی یعنی که بریم اونجا...گل منی دیگه امیر حسین
امیر حسین یک ساله من وبابا که هر دومون عاشقتیم
انشاالله که سالیان سال سالم وشادو زیر سایه خدا وپدر ومادر بزرگ بشی ومرد باشی ومثل مرد زندگی کنی به قول معروف پیر بشی مامان
تولدت مبارک امیرحسینم